می خوام بیشتر شرح بدم.شرح فعالیت امروز رو.ما امروز بخش زیادی از اسباب اثاثیه مون رو بردیم.ما امروز به لطف خدا میز و دستگاه های جواد عزیزم رو بردیم‌.فقط مونده برش.این برش .خدای مهربانی ها .خدای ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه.لطفا نعمت و رحمانیت رو بر ما تمام کن.بر ما منت بگذار و با کمک کردن به ما اسباب این تغییر مکان رو بده.با صحت و سلامتی .خدایا تو خودت می دونی که اوضاع از چه قراره.خدایا بهم سلامتی بده شر دشمنان و تنگ نظرها رو از سر خانواده ام کم کن.خدایا من الان احساس شدید تنهایی دارم.خدایا بدون تو هیچ درگاهی نیست که درباره آنچه که توی وجودم می گذره براش شرح بدم.فقط ایمان و امیدم به تو هست.به تو که آیه های کتاب مقدس رو بر ما نازل کردی.امید من به تو هست برای این که  هیچ جان پناهی ندارم.شر نظر کوتاهشون رو از ما بردار.دست حمایتگر رو بر ما قرار بده.الان از تو شاکر هستم که جواد به خوبی می تونه استراحت کنه.الان این همون نشانه های لطف و رحمت تو هست.کمکش کن.نیرو بهش بده.واقعا توی این راه فقط نیازمند کمک تو هستم.بهم کم کن تا بخوابم.

۰کاش منم خوابم می برد.کاش فردا روز موفقیت باشه.کاش کنده بشیم از توی این خراب شده.

جابه جا کردیم.دو مرحله ی اساسی از وسایل را جا به جا کردیم و من الان می توانم یک نفس عمیق پدر مادر دار بکشم.