لحظه به لحظه،
معجزه ها در حال بارش اند.
چه کسی کاسه ی امیدش را زیر آسمان ، محکم گرفته است؟
**این هم آدرس برای آشنایی و تبادل پیام**
z.norouzi.esfahani@gmail.com
ادامه...
صدایِ شوخی ها و خنده ها که بالا گرفت؛ یک نفر، خمیازه کشان سرش را از روی میز بُرش بلند کرد و هاج و واج گفت: «چی شده؟ کلاس تموم شده؟» چند ثانیه ای هم طول کشید تا به خودش آمد و فهمید مترِ خیاطی اش نیست.اینجا بخوانید.